• " افتتاحیه"
  • تفسیر موضوعی نهج البلاغه در خراسان شمالی

  1. حجت الاسلام احمدي خرم، مسئول دفتر نمايندگي ولي فقيه در سپاه جواد الائمه خراسان شمالي در افتتاحيه اولين دوره تفسير موضوعي نهج البلاغه بسيجيان ادارات اين استان، که  در محل مسجد انقلاب شهرستان بجنورد برگزار شد، با اشاره به اهميت خطبه هاي نهج البلاغه، از مهجوريت اين کتاب زندگي ساز گله کرد.وي تصريح کرد: ما همچنان که با قرآن کريم ظالمانه برخورد کرديم به نهج البلاغه نيز ظلم کرديم و تنها نامي از اين کتاب شنيده ايم و از مطالعه و تفکر در شرح آن غافل بوديم. وي همچنين در ادامه مطلب فوق تأکيد کرد: خطبه هاي نهج البلاغه بايد وارد زندگي شود و جريان يابد.
  2. حيدري، مدير سازمان بسيج کارمندان خراسان شمالي نيز در اين افتتاحيه گفت: امروز دنياي استکبار سعي دارد تا ملت ايران را از ادامه راه امير المومنين و تبيين انديشه ها و سيره آن امام همام باز دارد که معرفي و ترويج اين انديشه ها ضروري است.وي اضافه کرد: اين نشست ها به صورت موضوعي و دوشنبه اول هر ماه برگزار مي شود و به بررسي و شرح يک موضوع از خطبه هاي نهج البلاغه تا پايان سال 92 مي پردازد.
  3. حسین حیدرپور مدرس نشست های تفسیر موضوعی نهج البلاغه نیز دغدغه های خود را در پایان این افتتاحیه چنین اظهار داشتند: اولین دغدغه ام این است که در این جلسه افتتاحیه به "ضرورت تفسیر موضوعی نهج البلاغه" بپردازم. چرا نهج البلاغه؟ چرا آلان وچرا این قدر دیر!؟ باید بپذیریم که نهج البلاغه در غربت قرار گرفته است. گَرد غربت و تنهایی رخسار نهج البلاغه عزیز را فرا گرفته است. این مفهومش این است که، پس کماکان علی (ع) تنهاست. مگر شعار ما این نیست که"ما اهل کوفه نیستیم، علی (ع) تنها بماند". وقتی نهج البلاغه در غربت است... ! معنی اش این است که هنوز علی  (ع) تنهاست !!.  برای این که علی  (ع) را از تنهایی بیرون بیاوریم باید نهج البلاغه را از غربت خارج کنیم. با گذشت چهارده قرن نه تنها نهج البلاغه برای انسانها و برای دانشمندان غریب و بیگانه است؛ بلکه برای ما شیعیان هم هنوز بیگانه است!!. نهج البلاغه دستورالعمل اسلامی است. یک دستورالعمل اجرایی است.کتاب و الگوی رفتاری است... چگونه باید مسلمانی کنیم در صورتی که از دستورالعمل آن ؛ از الگو و رفتار مسلمانی بی خبریم!!. مربی دوره در ادامه به ضرورت تشکیل این نشست ها گفت:

      هدف و ضرورت برگزاری این نشست ها، سرزدنِ دوباره به نهج البلاغه است. مرور مجدد درس های فرموش شده مسلمانی است. البته، مراجعه ای از جنس نیاز روز، مراجعه ای بر اساس مقتضیات و نیاز زمان. قصد ما از این نشست ها، بازخوانی نهج البلاغه است تا اسلام را آن گونه که امام علی  (ع) مطرح می کنند را بازشناسی کنیم. بیست و پنج سال سکوت آن هم در آن مقطع بسیار حساس؛ یعنی 25 سال محرومیتِ نوشیدن آب از سرچشمه اصلی مسلمانی. این نشست ها بهانه ای است برای این که بر گردیم و دوباره حقیقت اسلام را بازخوانی و بازشناسی کنیم. البته این بار از زبان خود علی  (ع). اولین ماموریت، در راه اندازی این سلسله نشست ها، بازخوانی و بازشناسی اندیشه های علوی ست. این که بدانیم علی (ع) درباره خداشناسی، درباره اسلام، در باره انسانیتِ انسان چی می گویند!؟. تکلیف انسان در دنیا چیست؟ بدانیم؛ مقصد خطبه ها کجاست؟ کلمات قصار کدام جهت، کدام مسیر را نشان گرفته است؟ ذوالفقار علی  (ع) برای بر فرق چه کسانی و چه گروه هایی از نیام کشیده شده است؟ منطق و رسالت نهج البلاغه چیست و  راه علی (ع)کدام است و مقصد این راه کجاست؟ به عنوان مثال: اگرنگاهی کلی به خطبه اول نهج البلاغه بیندازیم، به ده موضوع که با یک سیر منطقی بیان شده است، پی خواهیم برد. سیر توالی مطالب بگونه ای است که ضمن ترسیم یک سناریوی چند مرحله ای، هریک ازموضوعات ده گانه نگاهی تازه را نیز به  انسان القاء می کند:

" ابتدای خطبه با توحید آغازشده و بعد از آفرینش هستی و مخلوقات صحبت می شود؛ سپس به آفرینش فرشتگان و عظمت آفرینش پرداخته می شود. در ادامه خطبه، از عروج و نزول آدم و نسیم هدایت پیامبران صحبت به میان می آید و دربخش های بعدی خطبه نیز؛ ضمن مطرح نمودن نعمت رسالت خاتم انبیاء، حضرت محمد مصطفی(ص)، استمرار نبوت را در جانشینی خود به عنوان امامت بیان می فرمایند. انتهای خطبه را نیز با قرآن ( کتاب خدا در بین انسان ها) و حج، خانه خدا (میعاد عاشقان) پایان می بخشد."

     به جرأت می توان گفت:" مشکل امروز جامعه ما مشکل علم نیست! بلکه مشکل اخلاق است!  مشکل فقدان دغدغه های اخلاقی است، مشکل رفتار است!. مشکل ما این است که از"جهت درست و مقصد درست وتکلیف اصلی" که هدف غایی اخلاق است، بی خبریم !. مشکل الان ما این است که: چرا از اسلام حرف می زنیم ولی رفتارهای ما اسلامی نیست! ؟ چرا از عدل حرف می زنیم و لی رفتارهای ما عادلانه نیست ؟ دلیلش این است که با  نهج البلاغه غریب و بیگانه ایم، با اندیشه های علی (ع)ناآشنایم.  ما فقط علی علی می گویم ! ولی از حقیقت علی بودن غافلیم؛ بقول شاعر:

ای آنکه علی علی کنی، کیست علی          آن کس که تو وصف آن کنی نیست علی

و اهداف دیگر نشست که فعلا از حوصله این جلسه خارج است خارج است...