نهج البلاغه:ياد آورى ارزشهاى اخلاقى
ياد آورى ارزشهاى اخلاقى
اى بندگان خدا آنكس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است، و آنكس كه خويشتن را بيشتر ميفريبد، نزد خدا گناه كارترين انسانها است، زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد و آنكس مورد غبطه است و بر او رشك ميبرند كه دين او سالم باشد. سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوسها را بخورد.
آگاه باشيد رياكارى و تظاهر و هر چند اندك باشد شرك است وهمنشينى با هوا پرستان ايمان را به دست فراموشى ميسپارد، و شيطان را حاضر ميكند. از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگوارى است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است، حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود ميسازد. با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هرچيزى است.
بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى ميسپارد. آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبندهاند و صاحبش فريب خورده.
عِبَادَ اللهِ، إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ، وَإِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ؛ وَالْمَغْبُونُمَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ، وَالْمَغْبُوطُمَنْ سَلِمِ لَهُ دِينُهُ، وَالسَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ، وَالشَّقِيُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَغُرُورِهِ. وَاعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَإِشِرْكٌ، وَمُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلاِِْيمَانِ وَمَحْضَرَةٌ لِلشَّيْطَانِ جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلاِِْيمَانِ، الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَكَرَامَةٍ، وَالْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَمَهَانَةٍ. لاَ تَحَاسَدُوا، فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الاِِْيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ، وَلاَ تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ وَاعْلَمُوا أَنَّ الاََْمَلَ يُسْهِي الْعَقْلَ، وَيُنْسِي الذِّكْرَ، فَأَكْذِبُوا الاََْمَلَ فَإِنَّهُ غُرُورٌ، وَصَاحِبُهُ مَغْرُورٌ-(خطبه 86 )
قطب نمای حرکت در سال 1392: