تحریف های عاشورا - قسمت اول: معنای تحریف و اقسام آن
قسمت اول: معنای تحریف و اقسام آن
تحريف در لغت به معناي کج کردن، گردانيدن ، بگردانيدن سخن ، تغيير هرچيز عموما و تغيير کتاب خصوصا ، چيزي را از حالت و وضع خود برگردانيدن ، تغيير ، تبديل ، انقلاب ، سرنگوني ، واژگوني و تقلب مي باشد.(2) و در اصطلاح ، تحريف کلام آن است که آن را در گوشهاي از احتمال قرار دهي که بتوان به دو وجه حمل کرد. و در کلامي ديگر مي توان گفت: «گردانيدن کلام کسي از وضع و حالت اصلي خود ، بعضي از حروف کلمه را عوض کردن . تغيير دادن معني آن و انحراف سخن .»
(1) انواع تحريف
تحريف گاهي لفظي است و گاهي معنوي ، گاه صرفا به معناي تغيير لفظ «تغيير اللفظ دون المعني» و گاه صرفا به معناي تغيير معنا و سوء تأويل مي باشد
در تحريف لفظي مي توان گفت که ظاهر يک چيز را عوض مي کنند به اين صورت که از کلام کسي چيزي را کم يا زياد کرد و يا ترتيب جملات را تغيير داد و به اصطلاح پس و پيش کرد ، به طوري که معنا تغييرکند و به طور خلاصه در ظاهر و لفظ گوينده تصرف کردن . (3)
اما ، تحريف معنوي ، به اين صورت است که در لفظ و سخن گوينده هيچ تصرفي نمي شود ، لفظ همين لفظ است ولي لفظ قابليت و استعداد معنايي دو پهلويي دارد به اين معنا که هم مي توان معناي درست و مستقيم از آن کرد که همان مقصود گوينده است و هم مي توان معناي ديگري کرد که خلاف مقصود گوينده است که اگر تغيير معنا به صورت دوم باشد تحريف رخ داده است و از نوع معنوي مي باشد . به عبارت ديگر يعني تغيير معنا مطابق مقصود محرف ( به کسر راء ، اسم فاعل ) نه مطابق مقصود اصلي گوينده .(4)
(2) معناي لغوي و اصطلاحي بدعت
بدعت در لغت عبارت است از چيز نو پيداشده که سابقه نداشته باشد. چيزي که نمونه پيشين نداشته باشد(5) نوآورد و يا نوآورده و آنچه به وجود آيد و سابقه قبلي نداشته باشد . و در اصطلاح عبارت است از عقيده جديد که مخالف ايمان باشد. ديني نو يا قانوني نوآوردن که آن را در کتاب و سنت اصلي نباشد. روشي در امر دين که پيروان دين از پيش خود و بي استناد به شريعت نهاده شده باشند.
پديد آوردن رسم و آيين و باور تازه در زمينه دين ، رسم وآيين و باوري که ريشه در قرآن و سنت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و ائمه معصومين (عليهم السلام) ندارد و پس از زمان پيامبر و ياران وي پديدار گشته است . نکته اي که از مجموعه اين تعاريف به دست مي آيد و قابل تذکر و بررسي است ،اين است که در تعبيرات شرعي « بدعت » در مقابل «سنت» آمده است.
حال سؤال اين است که سنت چيست ؟ پاسخ اين است سنت اموري است که پيامبر(صلوات الله عليه وآله) پايه گذاري کرد و بدعت که در مقابل آن قرار مي گيرد به اموري گفته مي شود که بعد ازآن حضرت پديد آمده است. به عبارت ديگر آن چه بعد از پیامبر(صلوات الله علیه وآله ) به عنوان عقيده يا عمل ديني ارائه گردد در حالي که در مورد آن بيان خاصي نرسيده باشد و مصداقي از يک حکم کلي نيز به شمار نرود يا آن عمل صريحاً نهي شده باشد ، بدعت است . در حقيقت:بدعت عبارت است از آنچه را که جزء دين نيست از دين دانستن.
بدعت همانا ايجاد آيين و رسمي تازه در قلمرو دين و زمينه مذهب است.
(3) خطر بدعت هاو عوامل ايجادآن
در زمينه مهم ترين خطرات بدعت مي توان به موارد فوق:ايجاد فساد وفتنه (6) ،افسردگي اهل ايمان (7)،انحراف و گمراهي در جامعه اسلامي(8) ،انحراف از سنت الهي(9) اشاره داشت.
در زمينه علل و عوامل بدعت نيز مي توان به :جهل و بي اطلاعي شخص بدعت گذار ،هوي و هوس و تمايلات خودخواهانه بدعت گذاران ،غرض ورزي ،انحراف افكار عمومي ازحق و حقيقت و تطميع و تهديد اشاره كرد.
از اين روي بدعت ها و تحريف هاي عاشورا را مي توان به دو دسته اصلي تقسيم كرد:
دسته اول: تحريف ها و بدعت هايي است که در تاريخ و خود واقعه عاشورا صورت گرفته است.
دسته دوم :تحريف ها و بدعت هايي است که در کيفيت عزاداري بر سيد و سالار شهيدان حضرت أبا عبد الله الحسين (عليه السلام) صورت گرفته است.
در اين مقاله تنها به دسته دوم تحريف ها و بدعت ها اشاره مي شود.
قطب نمای حرکت در سال 1392: