بررسي عملكرد سازمان ملل در مورد دفاع مقدس و چگونگي تصويب و پذيرش قطعنامه 598

وقوع جنگ‌های متعدد در جهان و وارد شدن آسیب‌های جبران ناپذیر به حیات بشر ، متفکران جهان را بر آن داشت تا جهت جلوگیری از این واقعه ویرانگر ، نهادها و سازمان‌های لازم را تشکیل دهند که فلسفه شکل‌گیری نهادی چون شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی لاهه گردید . اعضای این نهادها به منظور کنترل تعدی و تجاوز و پيشگيري از جنگ و خونریزی ، قوانین و مقرراتی را تصویب و دولت‌ها را ملزم به رعایت آن كنند . و هرگونه اختلاف بین دولت‌ها را با بررسی وتحقیق و از طریق مذاکرات مرتفع می‌نمایند . اما در ساختار سازمانی این نهاد ها ، قدرت‌های بزرگ از چنان جایگاهی برخوردار هستند که با استفاده از قدرت خود مي توانند هرگونه قانونی را نقض و وتو نمایند كه بر ناکارآمدی آنها افزوده است و آن ها را به یک ابزار قانونی در دست قدرت‌های بزرگ تبدیل نموده تا با بهره‌گیری از مصوبات آن ها با دیگر کشورها به عنوان تروریسم ، ناقض حقوق بشر و برهم زننده امنیت بین‌المللی برخورد نظامی نمایند . امروز جنگ‌های متعددی در سراسر جهان در حال اجرا است ، اما این نهادها هیچ گونه قدرتی برای کنترل آن ندارد . نمونه‌های این گونه رفتارها را در حمله آمریکا به افغانستان ، عراق ، سومالی و ...  می‌توان مشاهده نمود . هرج و مرج بین‌المللی و ناکارآمدی این نهادها بستر تعدی و تجاوز ، جنگ و خونریزی را در دهه‌های پایانی قرن بیستم فراهم کرد . در آن  مقطع  ابر قدرت شرق ( شوروی سابق ) با لشکر کشی به افغانستان خاک این کشور را اشغال نمود ، رژیم اشغالگر قدس در جنوب لبنان و سرزمین‌های اشغالی دست به کشتار مردم بی دفاع و مظلوم منطقه زد کشور عراق با سوء استفاده از فرصت ايجاد شده به خاک جمهوری اسلامی تجاوز نمود . اما سازمان‌های بین المللی نظاره‌گر جنایات و کشتار مردم مظلوم این کشورها بودند . فقط در مقاطعی که مظلومین جهان با ایمان و توکل خود به مقابله با اشغالگران می‌پرداختند و موفق به وارد کردن ضرباتی بر ماشین جنگی آنها شدند و نمادهای پیروزی و موفقیت مستضعفان و مظلومان آشکار می‌گردید ، این سازمان‌ها با تصویب قوانین و مقررات به یاری ظالمان می‌شتافتند . یکی از جنگ‌هایی که ناکارآمدی این نهادها را به اثبات رساند ، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود ، این جنگ که از ناعادلانه‌ترین جنگ‌های جهان محسوب می‌گردد ، جنگی بود که در آن اکثر کشورهای جهان در یک جبهه و ایران اسلامی تنها در یک جبهه به دفاع از حقوق خود می‌پرداخت . از ابتدای شروع جنگ تا پایان جنگ کمتر قطعنامه‌ای را این سازمان‌ها به تصویب رساندند که به حقوق ملت مظلوم ایران اشاره کرده باشد . از جمله وقایع تلخ این جنگ کشتار مردم بی دفاع در شهرها ، استفاده دولت عراق از سلاح‌های شیمیایی ، حمله به نفتکش‌ها ، حمله به هواپیمای مسافربری و هزاران جنایت دیگر که در این جنگ اتفاق افتاد، اما این سازمان‌ها و نهادها حتی این حرکات ضد بشری را محکوم نکردند . نهادهای مذکور در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مواضع غیر منصفانه‌ای را در 7  قطعنامه اتخاذ نمودند این مواضع را به صورت زير می توان طبقه بندی نمود :

  • 1 )  سکوت در برابر تجاوز و تأیید تهاجم عراق .
  • 2 )  تصویب معاهداتی در خصوص جلوگیری از سقوط صدام با توجه به عملیات‌های موفق رزمندگان .
  • 3 )  تصویب قطعنامه 598 علی رغم فشارهای بین المللی .
  • در ادامه مباحث قطعنامه‌های شورای امنیت در مقاطع مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می‌گیرد و شیوه عملکرد این نهاد توصیف مي شود .

بخش اول : قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

شورای امنیت از زمان شروع جنگ تحمیلی تا تصویب قطعنامه 598 ، چندین قطعنامه تصویب و ابلاغ نمود که با توجه به عدم رعایت حقوق ایران در این قطعنامه‌ها مورد پذیرش ایران واقع نگردید . اهم آ ن ها به شرح زیر می باشد :

الف -  قطعنامه 479

رژيم بعث عراق با چراغ سبز ابر قدرت‌های شرق و غرب به خاك جمهوري اسلامي تجاوز نمود و با پشتيباني ابرقدرت‌ها به خيال خام خود در هفته اول جنگ می‌خواست با تصرف تهران ،  رژيم جمهوري اسلامي ايران را ساقط و سرنگون كند . پس از گذشت 4 روز شروع جنگ با مشاهده دگرگوني شرايط و  عدم دستيابي به اهداف اوليه به دليل مقاومت مردم سلحشور ایران ، صدام و حاميانش در شوراي امنيت را مجبور به صدور قطعنامه 479 نمودند . اين قطعنامه در ششم مهر ماه 1359 ه‍‌.‌ش در جلسه 2248 شوراي امنيت با تنظيم مقدمه و 5  ماده به تصويب رسيد . بعضي از مفاد اين قطعنامه به شرح زير است :

  • 1 -  حل اختلافات از طريق راه‌هاي مسالمت آميز و خود داري از توسل به قوه قهريه .
  • 2 -  دعوت دو كشور به آرامش ( به صورت فرمايشي ) .

در اين قطعنامه هيچ اشاره‌اي به عقب نشيني از مناطق اشغالي و انعقاد قرار داد صلح نشده بود . اين قطعنامه علي رغم اختلاف در سيستم حكومتي ايران ، مورد پذيرش ايران قرار نگرفت .

ب - قطعنامه 514

با تغييرات عمده و اساسي در ساختار نظامي جمهوري اسلامي و پاك سازي عناصر وابسته به استكبار از قوه مجريه ، وحدت و همدلي بر حول محور ولايت و رهبري بر كشور حاكم شد كه دستاورد اين شرايط مطلوب ، انجام عمليات‌هاي مختلف در صحنه‌هاي جنگ بود . رزمندگان اسلام با انجام اين عمليات‌ها ، علاوه بر متوقف نمودن پيشروي دشمن ، طرح ريزي عمليات جهت آزاد سازي مناطق اشغالي را در دستور كار خود قرار دادند و با اجرای عمليات‌های ثامن الائمه (ع) ، طريق القدس ، فتح المبين و بيت المقدس بخش عظيمي از مناطق اشغالي را آزاد ساختند . ابرقدرت‌ها كه روند حاكم بر جنگ را سم مهلك براي رژيم بعث عراق مي‌دانستند ، شوراي امنيت را مجبور به صدور قطعنامه 514  ساختند . قطعنامه 514 در 21 تيرماه 1361 ه‍‌.‌ش در جلسه 2382 شوراي امنيت با يك مقدمه و پنج ماده به تصويب رسيد . اين قطعنامه علاوه بر اينكه  خواستار برقراري آتش بس فوري و خاتمه هرگونه عمليات نظامي بود ، تاكيد بر عقب‌نشيني به مرزهاي بين المللي داشت . اين قطعنامه كه تحت فشار ابر قدرت‌ها صادر گرديد ، فقط در راستاي مهار عمليات رزمندگان اسلام عليه رژيم بعث عراق بود و هيچ گونه اشاره‌اي به برقراري صلح و تعيين متجاوز نكرده بود و در صدد اغتنام وقت جهت بازسازي سازمان و تجهيزات ارتش عراق بود . لذا امام (ره) پس از مشورت با فرماندهان نظامي و سران سياسي قطعنامه فوق را نپذيرفتند .

ج -  قطعنامه 522

ورود رزمندگان اسلام به خاك عراق ، به منظور خارج كردن شهرهاي مرزي از زير آتش توپخانه عراق و تنبيه متجاوز كه جزو راهبرد نظام جمهوري اسلامي ايران بود ، رژيم بعث عراق و ابر قدرت‌ها را به تكاپو انداخت و با تحت فشار قرار دادن شوراي امنيت ، قطعنامه 522 در تاريخ 12 مهر ماه 1361 ه‍‌.‌ش در جلسه 2399 شوراي امنيت با يك مقدمه و هفت‌بند به تصويب رسيد . در بند ششم قطعنامه مذكور از همه دولت‌ها در خواست شده بود ، از هرگونه اقدامي كه مي تواند به ادامه اختلافات كمك كند خودداري نمايند . حضرت امام خميني (ره) به دليل شناخت نسبت به افكار شيطاني حاكم بر شوراي امنيت و همچنين عدم تأمین حقوق ملت ، قطعنامه مذكور را همانند قطعنامه‌هاي 479 و 514 نپذيرفتند .

د -  قطعنامه 540

با دگرگوني در شرايط و تغيير موازنه به نفع ايران علي رغم كمك‌هاي جهاني به كشور عراق از طرف آمريكا ، شوروي ، فرانسه ، آلمان ، کشورهای عربی و ... ، با هر عمليات ، رزمندگان اسلام رژيم بعث عراق را يك قدم به پرتگاه سقوط نزديك‌تر . احساس خطر استکبار جهاني از وضعيت موجود، شوراي امنيت را برآن داشت تا قطعنامه 540 را در 31  اكتبر 1984 م مصادف با 16 آبان 1362 ه‍‌.‌ش با دوازده راي موافق و 3 راي ممتنع در يك مقدمه و پنج ماده به تصويب رساند در اين قطعنامه از طرفين خواسته شده بود كه از هر گونه اقدامي كه صلح و امنيت دريا نوردي در خليج فارس را به خطر اندازد خودداري نمايند . اين قطعنامه به دليل تأمین منافع ابرقدرت‌ها و كشور عراق و عدم توجه به حقوق ملت ايران مورد پذيرش حضرت امام (ره) واقع نشد .

ه‍ -  قطعنامه 552

با آغاز مقابله به مثل ايران در عمليات دريايي در خليج فارس و تهديد منافع آمريكا و حاميان صدام به خصوص احساس خطر كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس شامل كويت ، بحرين ، عربستان ، قطر و عمان و امارات از يك سو و ورود رزمندگان اسلام به عمق خاك عراق در منطقه هورالعظيم و تصرف اتوبان بصره العماره از سوي ديگر ، شوراي امنيت تحت فشار استكبار جهاني به منظور حفظ رژيم عراق و تأمین منافع خود قطعنامه 552 را در 10 خرداد 1363 ه‍‌.‌ش با سيزده رأي موافق و دو رأي ممتنع با يك مقدمه و هشت بند به تصويب رسانيد . در مفاد اين قطعنامه از همه دولت‌ها خواسته شده بود طبق حقوق بين المللي به حق كشتي راني در آب هاي آزاد احترام گذارند و حمله به كشتي‌ها محكوم گرديد . اين قطعنامه همانند قطعنامه‌هاي قبل به دليل عدم تامین حقوق جمهوري اسلامي مورد پذيرش ايران واقع نشد . 

و -  قطعنامه 582

انجام عمليات افتخار آميز والفجر 8 و عبور رزمندگان اسلام از مانع غير قابل عبور اروند و انهدام مواضع دشمن در منطقه عمومي فاو و نبرد سنگين آنها در مرحله تحكيم و تثبيت اهداف ، جهانيان به خصوص ابرقدرت‌ها و كارشناسان نظامي سياسي را بهت زده كرد ،  لذا شوراي امنيت تحت فشارهاي جديد ابر قدرت‌ها با صدور قطعنامه 582 تلاش مي‌كرد تا از طريق مذاكره از سقوط رژيم بعث عراق جلوگيري نمايد . بر اين اساس اين شورا در 24 فوريه 1986 م مصادف با 15 اسفند ماه 1364 ه‍‌.‌ش قطعنامه مذكور را به اتفاق آرا با يك مقدمه و هشت ماده به تصويب رساند . برخي از مفاد اين قطعنامه عبارتنداز :

  • 1-  خودداري از برخورد خشونت‌آميز و حل مسالمت آميز اختلاف از طريق ميانجيگري .  
  • 2-  برقراري آتش بس و مبادله اسرا .

با توجه به مفاد قطعنامه فوق بخصوص در رابطه با اسرای جنگي كه تأمین كننده حقوق رژيم بعث عراق و ابر‌قدرت‌ها بود همانند قطعنامه‌هاي قبلي با عدم پذيرش  نظام جمهوري اسلامي روبرو شد .


بخش دوم : قطعنامه 598

انجام عمليات موفقيت آميز رزمندگان اسلام در سال 1365 ه‍‌.‌ش و شكستن مواضع دشمن در شرق بصره كه از ديدگاه كارشناسان نظامي دژ آهنين و موانع غير قابل عبور دفاعي تلقي مي شد و انجام عمليات در غرب كشور و آزاد سازي شهر مهران از اشغال عراق و خنثي سازي دفاع متحرك عراق با انجام عملیات‌های غرور آفرین رزمندگان اسلام در مقابل دشمنی که پشتیبانی و حمایت کامل و همه جانبه استکبار جهانی و ایادی سر سپرده‌اش را به همراه داشت ، نظام جمهوري اسلامي را در سطح جهان به عنوان يك نظام استكبار ستيز معرفي كرده و از لحاظ سياسي و نظامي ، اعضای شوراي امنيت را به تكاپو انداخت تا روند حركت راهبردي جمهوري اسلامي را در خاورميانه و در سطح بين المللي مهار نمايند لذا با همكاري و هم فكري و تبليغات گسترده اقدام به تصويب قطعنامه 598 نمودند . اين قطعنامه به عنوان آخرين قطعنامه جنگ ايران و عراق در جلسه 2570 شوراي امنيت در تاريخ 30 ژویيه 1987 م مصادف با 30 تيرماه سال 1366 ه‍‌.‌ش با 10 ماده به تصويب شوراي امنيت رسيد كه مواد قطعنامه به شرح زير مي‌باشد :

ماده یکم : به عنوان اولین اقدام جهت حل و فصل ( درگیری ) از طریق مذاکره ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کنند و به تمامی عملیات نظامی در زمین ، هوا و دریا خاتمه دهند و تمام نیروهای خود را بدون تأخیر به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند .

ماده دوم : از دبیر کل درخواست می‌کند که یک تیم ناظر سازمان ملل را برای بررسی ، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها اعزام دارد . همچنین از دبیر کل درخواست می کند با مشورت طرفین درگیر ، تدابیر لازم را اتخاذ کند و گزارش آن را به شورای امنیت ارایه دهد .

ماده سوم : مصرانه در خواست می‌کند اسرای جنگی ، آزاد شده و پس از قطع مخاصمات کنونی ، منطبق با کنوانسیون سوم ژنو مورخ 12 اوت 1949 م بدون تأخیر به کشور خویش بازگردانده شوند .

ماده چهارم : از ایران و عراق می‌خواهد با دبیر کل در اجرای این قطعنامه و تلاش‌های میانجیگرانه برای رسیدن به یک راه حل جامع ، عادلانه ، شرافتمدانه و مورد قبول دو طرف در مورد تمام موضوعات عمده منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد ، همکاری نمایند .

ماده پنجم : از دیگر کشورها می‌خواهد که بیشترین خویشتن‌داری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که ممکن است به تشدید و گسترش هر چه بیشتر درگیری منجر شود ، خودداری و بدین ترتیب اجرای قطعنامه مذکور را تسهیل نمایند .

ماده ششم : از دبیرکل می خواهد که با مشورت ایران و عراق ، موضوع یک هیأت بی طرف را برای تحقیق مسئولیت درگیری بررسی نماید و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد .

ماده هفتم : با درک میزان خسارات وارده در خلال درگیری و با درک نیاز به کوشش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری ، از دبیر کل درخواست می کند که هیأت کارشناسی را برای مطالعه موضوع بازسازی و ارایه‌ی گزارش به شورای امنیت تعیین نماید .

ماده هشتم : از دبیر کل می خواهد که با مشورت ایران و عراق ودیگر کشورهای منطقه افزایش امنیت و ثبات در منطقه را مورد بررسی قرار دهد .

ماده نهم : از دبیر کل می خواهد که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع سازد .

ماده دهم : سازمان ملل مصمم است در صورت لزوم برای در نظر گرفتن اقدامات بیشتر برای پایبندی به این قطعنامه بار دیگر تشکیل جلسه دهد .